۱۳۸۶ اسفند ۲۲, چهارشنبه

يادبود

مجال بيرحمانه اندك بود و واقعه سخت نا منتظر
از بهار حظ تما شايي نچشيديم كه قفس باغ را پژمرد

امروز پنجشنبه اخر ساله
پنجشنبه اي كه ادمو ياد تو مي ندازه ياد نبودنت
ياد اينكه چه زود از پيش ما رفتي تويي كه واسه
خودت كوهي شده بودي تكيه گاه بودي

مي دونم كه الان توي اغوش پرمهر پروردگاري
اما نبودنت اينجا پيش ما سخته ياد روزاي خوب باهم بودنمون
از وقتي كه رفتي همه چيز شده خاطره
ديگه هيچوقت اون روزاي خوب بچه گيمون تكرار نميشه
دلم خيلي واست تنگه
واسه همه مهربونيات اي كاش به اين زودي
نرفته بودي با رفتنت معناي همه چيزو عوض كردي
امروز مي يام پيشت خيلي حرف نگفته هست
تا ابد هيچ روزي وجود نداره كه ياد تو از خاطر بره

هیچ نظری موجود نیست: